به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ دکتر جعفر مهراد بنیانگذار پايگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) و استاد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شیراز در یادداشتی پیشرفت های آموزش عالی در آسیا و چالش های پیش رو را بررسی کرد.
امروز، در اکثر گفتمان های آموزش عالی، شنیدن اینکه مرکز ثقل جهان در حوزه آموزش عالی به سمت آسیا تغییر جهت می دهد غیر معمول نیست. در واقع، در خلال نیم قرن گذشته و دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد، هیچ منطقه ای از جهان مانند آسیا تغییرات این چنین بنیادین و عمیق را تجربه نکرده اند.
رشد اقتصادی بی سایقه به تغییرات اجتماعی و سازمانی عمده دامن زده و در بیشتر کشورهای آسیایی به ثبات بیشتری منجر شده است. ظهور یک طبقه متوسط بزرگ و بهسازی بازار به پیوند بیشتر میان کشورهای آسیایی و سایر مناطق جهان کمک کرده است.
این پویایی در چشم انداز آموزش عالی به ویژه در دوره ای که رشد اقتصادی در بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه آسیا با تولید دانش، مهارت های پیشرفته و نیاز روز افزون به آموزش عالی پیوند خورده، قابل مشاهده است.
در همین حال، پیش بینی می شود چین تا سال ۲۰۲۰ میلادی به تنهایی ۳۰ درصد فارغ الحصیلات آموزش عالی جهان بین سنین ۲۵ تا ۳۵ را مدیریت کند.
هندوستان هم به عنوان سومین اقتصاد بزرگ آسیا در نظر دارد ۳۰۰ میلیون نفر در دو دهه آینده به نیروی کار خود اضافه کند که تقریبا برابر با کل جمعیت آمریکا است و این رشد در بین جوانانی صورت خواهد گرفت که لازم است از آموزش های فنی و مهارتی مورد نظر برخوردار باشند.
در مواجهه با این تغییرات سریع، آموزش عالی در پیشراندن کشورهای آسیایی نقش مهمی دارد. این تغییر تنها در مورد بازیکن بزرگی مانند جمهوری خلق چین اتفاق نیافتاده است.
کشورهای کوچک و استعدادهای نوظهوری مانند مالزی، ویتنام و تایلند که به تازگی رشد اقتصادی سریعی را تجربه می کنند و گام هایی را در جهت بین المللی سازی آموزش عالی خود برداشته اند، صورت پذیرفته است.
وفتی به پیشرفت آسیا از دید تحرک و پویایی آموزشی نگاه می کنیم، الگوی روشنی پدیدار می شود. اول اینکه بسیاری از فارغ التحصیلان که مدرک دکتری خود را از استرالیا، آمریکا و اروپا اخذ می کنند، در بازگشت به کشورهای خود رهبری در آموزش عالی را دست می گیرند.
دوم آنکه بسیاری از دانشجویان در آسیا می کوشند که تحصیلات خود را در کشورهایی مانند استرالیا و آمریکا ادامه دهند.
نکته مورد توجه این است که آمارهای جاری دلالت بر تحرک دانشجویی دارد. یعنی موج حرکت دانشجویان به کشورهای خارج از آسیا و یا باالعکس. دانشجویان آسیایی به ویژه جمهوری خلق چین، هندوستان و کره جنوبی بر روی هم ۶۴ درصد کل دانشجویان بین المللی را در آمریکا تشکیل می دهند.
این نوع گسترش فراگیر و پویایی آموزش عالی در سطح بین المللی، تعدادی از دانشگاه های آسیایی را واداشته است که در عرصه های دانش و فناوری با سایر کشورها رقابت کنند. امروزه بسیاری از مقامات رسمی این کشورها جاه طلبانه از برتری موسسات آموزش عالی خود گفتگو می کنند و حضور دانشگاه های خود را در گروه دانشگاه های برتر خواستارند.
در آسیا نه تنها موسساتی وجود دارند که با یک برنامه ریزی دقیق سطوح مختلف آموزشی و پژوهشی را ارتقاء داده و مقیاس گذاری می کند، بلکه برخی موسسات طرف گفتگو و شریک دانشگاه ها در سایر نقاط جهان هستند.
اکنون رابطه جدیدی در حال شکل گیری است که بر اساس آن دانشجویان در آسیا و سایر نقاط جهان امکان می یابند که از نظامی به نظامی دیگر نقل مکان کرده و محیط های جدیدی را تجربه کرده و تفاوت ها و فرصت های پیش رو بپذیرند.
با وجود این علی رغم پیدایش دانشگاه های پیشرو در آسیا، دانشگاه های پژوهش محور اروپا و آمریکا هنوز برای کشورهای نوظهور اقتصادی و علمی در آسیا، کشش و انگیزه قوی به حساب می آید. آنچه در دانشگاه های پژوهش محور جهان رخ می دهد بر سایر دانشگاه های کشور جهان از جمله آسیا نیز تاثیر می گذارد.
امروز موفقیت های حرفه ای موسسات آموزش عالی و پژوهشی مبتنی بر سیستم شایستگی است که عمدتا غرب محور بوده و با معیارها و سنجه های غربی، غالبا نظام های غیر غربی را در وضع نامساعد قرار می دهد .
در حالی که کشورهای آسیایی برای نیل به توسعه تلاش می کنند، این کشورها با این چالس ها مواجه اند که چگونه بین سنت های آموزشی و کهن تاریخی خود که قرن ها در دانشگاه های این کشورها وجود داشته با نظام آموزشی که عمدتا از غرب به ارث برده شده مصالحه برقرار کنند.
با وجود این میراث استعمار در منطقه، دولت های آسیایی را از تجربه کردن رهیافت های جایگزین و شاید بسیار معتبر و قابل اعتنا باز نداشته است. در نتیجه در آسیا امروز سنت ها به موازات مدل های جدید آموزش عالی به حیات خود ادامه می دهند. از این رو این امکان وجود دارد که پدیده های علمی به طور گزینشی از غرب اقتباس شود.
با نگاهی به پیشرفت های اخیر در آموزش عالی آسیا مانند چین، سنگاپور، ژاپن، کره جنوی ، تایوان و هنگ کنگ می توان تعریف جدیدی از برتری در آموزش عالی کشورهای این منطقه را مشاهده کرد.
تحلیل رتبه بندی های جهانی به عنوان یک سنجه مهم کیفیت و برتری عموما برتری دانشگاه های این کشورها را از جهات مختلف نشان می دهد. همچنین می توان بر توانایی بخش آموزش عالی در خدمت رسانی مناسب به جمعیت های رو به رشد این کشورها، به عنوان یک شاخص اصلی ربط و برتری تاکید کرد.
با وجود این علی رغم رشد سریع آموزش عالی بسیاری از چالش ها وجود دارد که آسیا باید در حرکت به سوی یک موقعیت برتر در آموزش عالی، آنها را برطرف کند.
در این میان مسائل مربوط به اعتبار بخشی از همه مهم تر است و پس از آن مسئله کیفیت اهمیت دارد چرا که موسسات خصوصی بیشماری در کشورهای مختلف آسیایی خارج از مدیریت دولت تاسیس می شوند.
ضمن آنکه برخی از اقتصادهای در حال توسعه هنوز در بخش هایی زیرساخت هایشان ضعیف است و همین موجب می شود که سرمایه گذاری در آموزش عالی با هدف و جاه طلبی ها در جذب دانشجویان بین المللی یا حتی حفظ دانشجویان بومی سازگاری نداشته باشد.
دیگر اینکه چالش های منطقه ای شدن، هماهنگ سازی و تعیین چارچوب های مشترک برای اصلاح و رشد آموزش عالی وجود دارد.
باید توجه داشت که آسیا از مناطق زیادی تشکیل شده است که هر کدام تاریخ و فرهنگ خاص و منحصر به فرد خود را دارد. به علاوه منطقه از تعدادی از کشورهای در حال توسعه تشکیل شده که نیازهای آموزشی آن به به طور مشخص با نیازهای آموزشی اقتصادهای پیشرفته همین منطقه متفاوت است.