به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ اردیبهشت ۹۸، شورای عالی شهرسازی به دنبال پیگیریهای دفتر ریاستجمهوری، شورای شهر تهران، کمیسیون عمران مجلس، وزارت کشور، استانداری تهران، تشکلهای دانشجویی و سازمانهای مردمنهاد در مصوبهای، فریز را از محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران برداشت. مطابق این مصوبه مقرر شد طرح ساماندهی حوزه پیرامونی دانشگاه با تغییر اساسی رویکرد فعلی دانشگاه تهران که مبتنی بر تملک کامل محدوده برای تخریب و بازسازی است، حداکثر ظرف مدت 6 ماه (تا آبان ۹۸) توسط دانشگاه تهران و شهرداری تهران با هماهنگی سازمان میراث فرهنگی، مورد بازنگری قرار گرفته و پس از تصویب در کمیسیون ماده 5 به شورای عالی شهرسازی و معماری ایران ارایه شود. نشست «در مرکز تهران چه باید کرد؟ رسالت میراث فرهنگی»، با هدف بررسی نقش میراث فرهنگی به عنوان پیشران در بحث ساماندهی اراضی در محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران فریز با حضور سیداحمد محیططباطبایی، عضو شورای فنی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران، الهام فخاری، نایب رییس کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران، سیدامیر منصوری عضو هیات علمی دانشگاه تهران و به دبیری دانش طاهرآبادی، معمار و منتقد در گالری نظرگاه برگزار شد.
طاهرآبادی با اشاره به اینکه هدف جلسات نقد تخریب شالودههای کژ پیشین و بازنمایی معضلات موجود است، در طرح سوال نشست گفت: «سوال این است که ارزشهای میراثی این محدوده چیست و میراث فرهنگی در اعمال نظر برای این محدوده باید به چه معیارهایی توجه کند؟» احمد محیططباطبایی درباره ظرفیتهای میراثی و فرهنگی این محدوده گفت: «پس از اینکه خندق قاجاری به شاهرضای پهلوی تبدیل شد، بناهایی از جنس آموزش مانند دبیرستان البرز و دانشگاه تهران در شمال آن احداث شدند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، محور فرهنگی تهران از لالهزار به شاهرضا تغییر کرده و خیابان از معبر به مقصد تغییر ماهیت داد. محله دانشگاه تهران امروز دارای هویتی شناختهشده و یک محور آموزشی با تمام حلقههای زنجیره آموزش مثل دانشگاه، کتابفروشیها، انتشارات، خدمات چاپ و نشر و گروههای آموزشی است. به دلیل وجود همین محور آموزشی، سایر کاربریها و خدمات نیز در این محدوده، خود را با مخاطب دانشجو وفق دادهاند. در طول چهار دهه محله منسجم مقتدری از جنس دانشگاه و برای دانشجو در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قوام یافته است.»
طباطبایی در این باره افزود: «مسوولان و مدیران تصور میکنند که مداخلههای شهری، مکانهایی برای زندگی اجتماعی به مردم معرفی میکنند، در حالی که این مردم هستند که تعیینکننده شکل و مکان مداخله برای مدیران هستند. در حال حاضر مهمترین مساله، محافظت از میراث این محله و هدایت و راهبری مردم است.»
این عضو شورای فنی سازمان میراث فرهنگی تهران گفت: «اگر اتفاقات سیاسی و اجتماعی و تاریخ را از دانشگاه تهران حذف کنیم، این مجموعه به لحاظ کالبدی هم دارای ارزشهایی است که آن را مستحق حفاظت میکند. دانشگاه تهران که بانی شکلگیری این محله و چرخههای اطراف آن است در حال حاضر که باید محافظ این میراث باشد، به عامل مخرب آن تبدیل شده است. تخریب محله دانشگاه تهران، خاطره ملی را متاثر میکند.»
او تلاش برای معاصرسازی و حفظ ارزشها در موقعیت فعلی دانشگاه تهران را رسالت فعالان و کارشناسان شهری دانست.
الهام فخاری، نایبرییس کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران با اشاره به اینکه لغو فریز یک موفقیت مدنی بزرگ است، گفت: «طرح توسعه دانشگاه تهران به دلیل کمبود منابع مالی مجری، متوقف شده بود، دانشگاه هم از بیپولی خود مطلع بود و با تخریبهای شتابزده، تنها بافت را زخمی کرد.»
او اضافه کرد: «این توسعه تنها مساله دانشگاه تهران نیست بلکه به رویکرد آموزش عالی در ایران بازمیگردد که دستکاری فیزیکی و کالبدی را راهی برای عبور از ناکارآمدی فرآیند آموزش و نوآوری در بطن دانشگاه تلقی میکند.
استدلال این است که دانشگاه باید به دانشگاه کارآفرین تبدیل شود در حالی که هرگز در الگوهای کارآفرینی دانشگاهها، تغییر کالبدی توصیه نمیشود، اما در مورد دانشگاه تهران این دستکاری با اهداف اقتصادی اتفاق میافتد و این اهداف اقتصادی به قدری بزرگ است که با وجود مخالفتهای مردم و مسوولان، دانشگاه از خواسته خود منصرف نمیشود. صرف مالکیت مکان در محدودهای استراتژیک نمیتواند تعیینکننده تهیهکننده طرح باشد.»
فخاری ارائه طرحی مشارکتی و منطبق بر نیازهای محله و شهر و متکی بر ارزشهای فرهنگی به شورای عالی شهرسازی و معماری را یکی از راههای مقابله با پیشروی دانشگاه تهران در مسیر توسعه خود در محله ذکر کرد. سیدامیر منصوری درباره نقشآفرینی در این محدوده گفت: «اگر یک نگاه سیستمی، منضبط و کلنگر به شهر وجود داشته باشد هر یک از اجزا در خدمت انجام وظیفهای برای کل هستند، اما اندامها، اهمیتهای همارز ندارند؛ مرکز شهر نقش قلب شهر را ایفا میکند و این قلب کالبدی نیست بلکه به حضور انسان وابسته و جایی است که بدون تعیینتکلیفهای مدیریتی و دولتی توسط خود مردم انتخاب شده است. اگر قلب شهر مخدوش شود، هویت، کلیت و وحدت شهر مخدوش میشود.»
او با اشاره به مصوبه شورای عالی گفت: «شورای عالی شهرسازی به دانشگاه ۶ ماه وقت داده تا معین کند در این مرکز چه چیزی باید ایجاد شود. محله دانشگاه تهران، باشگاه اجتماعی مردم است و فعالیتی که برای این منطقه تعیین میشود، نمیتواند «هر چیزی» باشد.» همچنین طاهرآبادی با ذکر نمونههایی از تخریب ابنیه ارزشمند در محدوده طرح گفت: «دانشگاه تهران با کوتهبینی، به جای حفظ ابنیه تملکشده و استقرار فعالیتها در آنها، دست به تخریب زد، محدودههای تملک شده را در داخل محله منزوی، غیرقابل دسترسی و آنها را به فضاهای بیدفاع تبدیل کرد.»