به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه ایران؛ روزی نیست که «شایعه»ای نشنویم و خودمان هم آن را برای دیگران نقل نکنیم با این توضیح که «من هم شنیدهام، نمیدانم درست است یا نه؟» بحثهای داغ اقتصادی، مسائل روز اجتماعی، زندگی خصوصی افراد مشهور همیشه سوژههایی برای شایعهسازان دارند. یک روز شایعه فوت هنرمندی دستاویز آنان میشود، دگر روز، ازدواج و طلاقشان صدر اخبار مینشیند. گویی همواره عدهای در کمیناند که از کوچکترین اتفاقات، داستانی مهیج و البته بیپایه و اساس بسازند و آن را گل سرسبد محافلی کنند که به این دست سخنان بهای «توجه» را اهدا میکنند.
برخی جوامع چنان مبتلا به شایعهسازی هستند که بهسان ویروسی، اغلب اعضای آن را مبتلا کردهاست. اما دلیل اینکه برخی جوامع در گرداب شایعه و شایعهسازی بیشتر غرق میشوند، چیست؟ مداقه در این بحث، بیشک آسیبشناسی ذوابعادی را میطلبد. سعی کردهایم ابعاد جامعهشناختی آن را با دکتر محمد مهدی لبیبی به بحث بگذاریم. همچنین با دکتر احمد یحیایی ایلهای، این پدیده را از دیدگاه ارتباطات اجتماعی تحلیل کردهایم و مواجهه دین و اخلاق با این پدیده را با حجتالاسلام محسن غرویان به بحث گذاشتهایم که ماحصل این گپوگفتها در قالب گزارش پیش روی شما است.قطعاً پدیده شایعه و شایعهسازی از دیدگاه روانشناسی، مطالعاتفرهنگی و با رویکرد فلسفی یا ارتباطات اجتماعی هم قابل تحلیل و تعریف است و هر یک از این دیدگاهها برای این پدیده دلایلی را تبیین میکنند که میتواند قابل تأمل باشد هرچند که در گزارش ما مجال طرح و بحث نیافت. شاید در شمارهای دیگر، این گزارش ادامه یافت تا ریشهیابی جامعتری از دلایل شیوع شایعهسازی در جوامع فراهم شود.
رواج شایعه در فقدان کانالهای اطلاعرسانی شفاف
دکتر «محمدمهدی لبیبی»، استاد جامعهشناسی دانشگاه علامهطباطبایی، در پاسخ به این پرسش که چه جوامعی بیشتر درگیر پدیده شایعه و شایعهسازی میشوند؟ به خبرنگار «ایران» گفت: «شایعه اصولاً در جوامعی شکل میگیرد که کانالهای اطلاعرسانی شفافی وجود نداشته باشد.» اما وی «فرهنگ» را علتالعلل این مسأله میشمارد. به عقیده او طرز فکر و رفتاری که نهایتاً منجر به گسترش سخنان بیپایه و اساس میشود ریشه در مسائل و نوع رفتاری دارد که ممکن است هرکسی در دوران کودکی با آنها بزرگ شدهباشد.
دکتر لبیبی تحلیل خود از این پدیده را با طرح یک پرسش ادامه میدهد و میپرسد: «آیا در زمان کودکی به ما آموختهاند که هر سخن و حرفی را که میشنویم «به راحتی» باور نکنیم؟ چقدر با روحیه فکرکردن و دوری از زودباوری رشد کردهایم؟ ما از کودکی یادگرفتهایم که زودباور باشیم. در سیستم آموزشی و در نظام فرهنگی ما به کودک یاد نمیدهند که درباره آنچه میشنوی فکر کن و دربارهاش تحقیق کن. تفکر کردن و تحقیق کردن مانع از زودباوری و شایعهسازی میشود.»
دکتر لبیبی معتقد است وقتی برای فردی نهادینه شدهباشد که با شنیدههای خود با «تأمل» و «تفکر» و «تحقیق» مواجه شود قطعاً در چنین بستر فرهنگیای شایعه به سختی مجالی برای بروز و زایندگی مییابد و این چیزی است که باید در سیستم آموزشی ما از سطوح ابتدایی و در نهاد خانواده مورد توجه و تأکید قرار گیرد تا به تدریج فرهنگ جامعه را متأثر کند. جوامعی که این ملاحظات آموزشی و رفتاری را در مدارس و آموزشهای اجتماعی خود لحاظ میکنند کمتر در گرداب شایعه گرفتار میشوند.
دکتر لبیبی «سیستم اطلاعرسانی» یک جامعه را از کانونهای مؤثر کنترل شایعه معرفی میکند. او معتقد است در دنیایی که زندگی میکنیم «جریان اطلاعات» حرف اول را میزند، اگر بر این جریان اطلاعاتی «صحت» حاکم باشد تا حد بسیاری دست و پای شایعه کوتاه میشود و تحت کنترل در میآید. اما گاهی ما شاهد هستیم برخی رسانهها خود بدل به بنگاه شایعهپراکنی میشوند که اشاعه این امر میتواند بشدت جامعه را آلوده به شایعهسازی کند.
او میگوید: مشکل جامعه ما این است که «شنیدهها» را به مثابه «دیدهها» میپندارد و این امر عاملی مؤثر در گسترش شایعه محسوب میشود.
«ایجاد سرگرمی» و «پر کردن وقت» عامل دیگری است که در تحلیل دکتر لبیبی به عنوان یک جامعهشناس از پدیده شایعهسازی مطرح میشود، وی معتقد است شایعهسازی و شایعهپراکنی برای برخی افراد یک «سرگرمی» است. بسیاری از افراد جامعه از اینکه خود نفر اولی باشند که یک خبر را برای جمع بیان میکنند احساس شعف میکنند و این پدیدهای است که در شبکههای اجتماعی به وفور دیده میشود. بهطوری که شبکههای اجتماعی در مقام یک رسانه نه تنها مشکل را حل نمیکنند که بدتر و حادتر میکنند و در دامنزدن یک شایعه نقشآفرینی فعالی دارند. چراکه بسیاری از افراد بدون آنکه مطلب را تا پایان بخوانند سریعاً با پسندیدن آن و به اصطلاح «لایک کردنش»، در پخششدن شایعه چنان نقش ایفا میکنند که در مدت کمی یک «شایعه» در مقام یک «خبر» مینشیند و عجیبتر اینکه در دیگر اخبار مورد استناد قرار میگیرد.
دکتر لبیبی تصریح میکند که از اصول اولیه سواد رسانهای، «تحقیق در صحت و سقم یک خبر» است. ما باید جامعه را به سمتی ببریم که نسبت به این مسأله دغدغهمند شود. ضمن اینکه در آیات و روایات ما نیز نسبت به این امر تأکید شدهاست که تا از خبری مطمئن نشدهاید آن را مطرح نکنید؛ چنانچه در آیه 6 سوره حجرات آمده است
«یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِن جَآءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبِإٍ فَتَبَیَّنُواْ أَن تُصِیبُواْ قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُواْ عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ»
(ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اگر فاسقی برای شما خبری مهم آورد تحقیق کنید، مبادا (از روی زودباوری و شتابزدگی تصمیم بگیرید) و ناآگاهانه به گروهی آسیب رسانید، سپس از کرده خود پشیمان شوید).
لبیبی در ادامه اینطور نتیجهگیری میکند که انسان حداقل میتواند در نشر خبری که از صحت آن مطمئن نیست، عامل نباشد چرا که انتقال آن نیز امری مذموم است.
استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این پرسش که جامعه ما در مقایسه با دیگر جوامع از جمله جوامع غربی چقدر درگیر شایعهسازی است؟ به خبرنگار «ایران» میگوید: در مقایسه با جوامع غربی، کشور ما در شایعهسازی پیشرو است. در جوامع غربی اغلب شایعات توسط افرادی با هدف مشخص تولید میشود. یعنی در مناسبتهای خاصی شایعهای ایجاد میشود تا بهرهبرداری از آن صورت پذیرد. به عنوان مثال، زمانی که رقابتهای انتخاباتی آغاز میشود ممکن است چندین نامزد انتخاباتی به تخریب چهره یکدیگر دست بزنند که این امر از شیوههای هدفمند شایعهسازی است و افراد خاصی پشت آن قرار دارند تا افکار عمومی را به سمت یک فرد جهت دهند. اما در جامعه ما آنچه که موجب تأسف میشود، آن است که بسیاری از افراد که وارد حلقههای شایعهسازی و شایعهپراکنی میشوند نه هدفی را دنبال میکنند و نه حتی سودی از آن میبرند. بلکه بدون هیچ انگیزه و دلیل خاصی، وارد یک حلقه اطلاعاتی میشوند و در نشر شنیدههایشان هرچه بیشتر فعالیت میکنند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان ابراز امیدواری کرد با گسترش سطح آگاهی در جامعه و ایجاد تعهدات اخلاقی در سطوح مختلف، شایعهسازی در جامعه به حداقل برسد و مردم بتوانند در سایه این فرهنگ حسنه، اول در مورد یک خبر بیندیشند و بعد نسبت به صحت آن جستوجو و تحقیق کنند. چرا که بسیاری از این اخبار با نیتهای سوء ساخته میشود، پس چه بهتر است که فرد بتواند خود را از آن فضای مسموم و غبارآلود دور نگاه دارد.
اشاعه شایعه در فقدان روابط اجتماعی صادقانه
دکتر احمد یحیایی ایلهای، استاد ارتباطات، در پاسخ به این پرسش که زیربناهای تولید شایعه در جامعه چیست؟ و چرا برخی مردم میل شدیدی به شایعهسازی پیدا میکنند؟ به خبرنگار «ایران» گفت: این امر دارای فرمول سادهای است، وقتی در جامعهای مسائل مهمی وجود داشتهباشند اما در مورد آنها اطلاعات شفافی نباشد، شایعه تولید میشود. در واقع بخشی از جامعه که شاید اکثریت هم باشند شایعه را میپذیرند و از طرف دیگر، شایعهسازان هم سود میبرند.
به اعتقاد دکتر یحیایی ایلهای، رابطهای مستقیم بین صداقت حاکم بر روابط اجتماعی مردم و میزان شایعهسازی وجود دارد. او میگوید: در هر جامعهای که روابط اجتماعی در میان مردم صادقانه نباشد شایعات بیشتری ساخته و البته پذیرفته میشود. در رسانهها، سازمانها و نهادهای اجتماعیای که با مردم سروکار دارند هرچه میزان صداقت بین صاحبنظران، افراد و راهبران فکری این مجموعهها با جامعه و مردم کمتر باشد و پنهانکاری بیشتر شود، شایعات بیشتری در سطح جامعه منتشر میشود.
این استاد ارتباطات در مورد موضوعاتی که عمدتاً جامعه نسبت به آنها درگیر شایعهسازی میشود، میگوید: اغلب شایعات پیرامون پدیدههای اجتماعیای درست میشود که برای مردم از اهمیت ویژهای برخوردار است و کمتر میبینیم در مورد مسائل بدیهی و کم اهمیت شایعهای شکل بگیرد. ضمن اینکه معمولاً شایعات زمانی ایجاد میشوند که افراد نسبت به پدیده اجتماعی که موضوع شایعه قرار گرفتهاست، اطلاعاتی نداشتهباشند.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات تصریح میکند: شایعه پدیدهای با ویژگیهایی از نوع «ارتباطات میان فردی» است اما میتواند موضوعی منتشر شده در رسانه هم باشد. مثلاً رسانهای میگوید شنیدهها حاکی از آن است که فلان مسأله رخ داده است و این مسأله بهسرعت جایگزین «اخبار» میشود. پس یکی از مهمترین کارکردهای شایعه جایگزینشدن به جای اخبار است. البته باید توجه داشتهباشیم که عمدتاً رسانهها به دنبال شایعات نمیروند چرا که در بلندمدت، به آن رسانه آسیب میزند.
او اثرات منفی شایعهسازی را چنین عنوان میکند: شایعهسازی علاوه بر اینکه به خود رسانهای که عامل این شایعهسازیها است، آسیب میزند و اعتماد عمومی نسبت به آن رسانه را از بین میبرد، به «فرهنگ» و «امید» جامعه نیز لطمه وارد میکند. در واقع هرچقدر افراد شاغل در رسانهها حرفهایتر باشند از انتشار شایعه و اخبار غیرواقع و بدون استناد بیشتر پرهیز خواهند کرد. رسانه حرفهای و رسانهای که همگام و همراه با مردم است باید نقشهای «آگاهسازی»، «جامعهپذیری» و «همگنسازی» را رعایت کند. یک رسانه با انعکاس اخبار ناقص و مبهم کارکرد خود را زیر سؤال میبرد و از آگاهسازی دور میشود و همبستگیهای قومی، فکری و فرهنگی جامعه را کاهش خواهد داد.
شایعات میتوانند فکر و رفتار مردم را متأثر کنند
در آموزههای دینی و اخلاقی ما شایعهسازی و شایعهپراکنی بشدت نهی شده است. دین مبین اسلام نسبت به این مسأله حساسیت فراوانی دارد و تأکیدات متعددی در رابطه با دوری از این پدیده در قرآن کریم و لسان ائمه اطهار(علیهم السلام) آمدهاست.
حجتالاسلام محسن غرویان، استاد اخلاق، دلیل نهی و نفی شدن شایعهسازی در دین مبین اسلام را چنین به خبرنگار «ایران» توضیح میدهد: اساساً رفتار انسانها به دنبال فکر، اندیشه و ذهنیتشان شکل میگیرد و هر عملی که انجام میدهیم و هر عکسالعملی که داریم بر اساس یک تصویر ذهنی است. شایعات میتوانند تصویرهای ذهنی افراد را شکل دهند و به دنبال آن، رفتار آنها را متأثر کنند. از همین رو است که در شاکله دین مبین اسلام در قالب روایات و احادیث متعدد نسبت به مصادیق و نتایج شایعهسازی مطالب فراوانی آمدهاست.
حجت الاسلام غرویان به آیه 19 سوره مبارکه «نور» اشاره میکند و میگوید: خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
(کسانى که دوست دارند زشتکارى در میان آنان که ایمان آوردهاند شیوع پیدا کند براى آنان در دنیا و آخرت عذابى پر درد خواهد بود و خداست که مىداند و شما نمىدانید)، با تعمق در این آیه بسیاری از مسائل روشن میشود، کسانی که شایعهسازی میکنند و نسبتی ناروا به دیگری میبندند در واقع قبل از هرچیز دنیا و آخرت خود را تخریب کردهاند؛ «نمامی»، «تهمت»، «غیبت» از مصادیق شایعات هستند که همگی وجهه مخرب و منفی دارند. در برابر چنین مسائلی انسان عاقل باید سعی کند تا با سند و مدرک به قضاوت بنشیند.
عضو هیأت علمی جامعئ المصطفی(ص) العالمیه، در ادامه تحلیل خود نسبت به علل ایجاد و اثرات شایعهسازی و شایعهپراکنی میگوید: این پدیده در حقیقت به منظور جوسازی و جهت دادن به فضای روانی در جامعه شکل میگیرد.
حجت الاسلام غرویان از عواقب شایعهسازی و شایعهپراکنی میگوید: شایعات اگر منفی باشند و در قالب مصادیق بهتان و دروغ قرار بگیرند کیفری سخت در آخرت دارند و علاوه بر عقوبت اخروی جزای دنیوی نیز در انتظار کسانی است که سخنی ناروا و نادرست را در جامعه گسترش دادهاند. فارغ از این، کسانی که آگاهانه و حتی ناآگاهانه به ترویج این شایعات دامن زدهاند بعد از اینکه متوجه نادرستی آن شدند دچار عذاب وجدان خواهند شد.
او در پایان تحلیل خود و در نتیجهگیری مباحث یاد شده در رابطه با نگاه دین مبین اسلام نسبت به پدیده شایعهسازی و شایعهپراکنی اظهار کرد: قرآن کریم و معارف دینی ما بر این مهم تأکید میگذارند که باید از شایعات منفی و مسائلی که آبرو و حیثیت افراد را بر باد میدهد دوری جوییم، چنانچه در آیه 36 سوره مبارکه «اسرا» آمده است
« وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا »
(و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد). همچنین امام صادق(ع) میفرماید: «المؤمنُ اعظمُ حرمه من الکعبه» (حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است). بنابراین با عنایت به آیات و احادیث یاد شده همواره باید این مسأله را آویزه گوش قرار دهیم که قبل از قضاوت و نشر سخنی خوب بیندیشیم و از صحت و سقم آن مطمئن شویم.
با توجه به آنچه یاد شد و نظرات کارشناسان سه عرصه جامعهشناسی، علوم ارتباطات و اخلاق، به نظر میرسد قبل از جامعه، مسئولان و رسانهها باید نسبت به این چالش اجتماعی واکنش مناسبی داشتهباشند. اگر در عرصههای مختلف اطلاعات صحیح در اختیار مردم قرار گیرد و رسانهها بدون هرگونه غرضورزی سیاسی یا شیطنت رسانهای نسبت به انعکاس آن مبادرت ورزند شایعهسازان و شایعهپردازان مجالی برای بروز نخواهند یافت.
نظر شما