-
۱۳۹۸-۰۴-۲۳ ۱۱:۰۰
ملاحظاتی انتقادی درباره ترجمه صالح نجفی از کتاب «مفهوم آیرونی» سورن کرکگور؛
فقدان وحدت در ترجمه
در این مقاله کوشیدم ذیل شش عنوانِ «ترجمه غیردقیق یا ترجمه نادرست یا ترجمه غیردقیق و نادرست»، «واژه یا عبارات یا جملات ترجمهنشده»، «فقدان وحدت در ترجمه»، «فقدان پانویس و واژهنامه برای واژههای ترجمهشده، مخصوصاً واژههای فنی»، «مشکلات ویرایشی یا زبان فارسی نارسا» و «عدم ترجمه بسیاری از یادداشتهای مفید مترجمان انگلیسی» شواهد متعدد و متنوعی ارائه دهم و ادعا کنم که ترجمه صالح نجفی از کتاب کرکگور تحت عنوان «مفهوم آیرونی» ترجمهای قابلقبول نیست
-
۱۳۹۸-۰۱-۲۷ ۱۲:۴۷
آیا مدرنیته هجو را غیرممکن ساخته است؟
هجو، مدرنیته و گروتسک
گروتسک از نظر من، نه بهتمامی مترادف و نه کاملاً مجزا از هجو است، بلکه بیشتر مربوط به مفهوم حد در ریاضی است که در آن تداوم و حفظ خنده یا تنفر هجوآمیز به امری مشکل تبدیل شده و در یک حالت عاطفی غریبتر فرو میرود. گروتسک هم هدف و هم روش هجو است؛ هجو در تمایل «محافظهکارانهاش» ممکن است مضمون گروتسک را بیاعتبار کند و به تمسخر بگیرد؛ اما درعینحال، در تمایل «ویرانگرش» -در ترسیم اهدافش مانند گروتسک- همان کریهنگاری را که مدعی زدودنش بود، خلق و ارتقا میبخشد.
-
۱۳۹۶-۱۰-۰۹ ۱۱:۲۹
نقدی بر ترجمه کتاب «کافکا و عکاسی»؛
کافکا بهمثابه عکاس
ترجمۀ فارسی این کتاب فستیوالی است از خطاهای کوچک و بزرگ که از حذف کلمات تا جملات کامل را دربرمیگیرد و به ترجمۀ مبهم، ناقص و یا بالکل نادرست بخشهای عمدهای از اغلب صفحات کتاب منتهی میشود. در اینجا تنها به نمونههایی از خطاهای بزرگتر مترجم بسنده میکنیم
-
۱۳۹۶-۱۰-۰۲ ۰۹:۲۷
نقدی بر ترجمهای فارسی به نام «تنش جوهری» علی اردستانی؛
وای آنکو عاقبتاندیش نیست
بنده ابداً با آقای اردستانی همدل نیستم که «در ایران بهواسطۀ فقدان وجود ویراستاران ماهر و چیرهدست، همواره امکان وجود هر نوع اشتباه و خطایی وجود دارد.» اولاً امروزه به یُمن رشتۀ مترجمی زبان انگلیسی، ویراستاران فنی ماهر در ایران کم نیستند، با قدری پرسوجو میتوانید موارد خوبی بیابید. در ثانی، این سخن فرافکنی است و در این موارد، اول از همه شخص شخیص مترجم مقصر است و بعد ویراستاران و مدیر مسئولان انتشارات.
-
۱۳۹۶-۰۴-۲۸ ۰۹:۳۱
آنچه دانشمندان در مورد آینده زمین میگویند؛
بدرود سیارۀ زمین؟
میتوان سر این به توافق رسید که اکثر راهحلها که تا به امروز پیشنهاد شدهاند، زیادی فرضیاند و برای اینکه در سطحی جهانی اعمال شوند هزینه زیادی میبرند و یا اینکه پیامدهای منفی دارند. پس چه باید کرد؟ ما زمین را درست میکنیم یا تعداد کمی از ما روزی عادات بدمان را جمع میکنیم و راه ستارهها را در پیش میگیریم؟
-
۱۳۹۶-۰۴-۲۵ ۱۰:۴۰
ترجمه یکی از مقالات ژیل دلوز در کتاب «مقالات انتقادی و کلینیکی»؛
ادبیات و زندگی
آدمی با روان نژندیاش نمینویسد. روان نژندی یا روانپریشی گذرگاههای زندگی نیستند، بلکه حالاتیاند که وقتی در آنها فرومیافتیم که فرایند تخریب، مسدود یا بند آمده باشد. بیماری نه یک فرایند، که یک توقف فرایند است؛ همچنانکه در «مورد نیچه» چنین بود. افزون بر این، نویسنده بهمعنای دقیق کلمه، نه یک بیمار، که یک پزشک است؛ پزشک خودش و پزشک جهان.
-
۱۳۹۶-۰۱-۲۷ ۱۰:۰۱
آنچه اورول در شمال انگلستان کشف کرد؛
از اسکله ویگان تا اورول، نویسندهای جهانی
اما واقعیت اصلی در مورد سوسیالیسم دموکراتیک اورول بدون تردید این است که او به آن باور داشت و سوسیالیسم دموکراتیک به او احساس داشتن یک مأموریت را میداد، مأموریتی که وقتی به این باور رسید که در جنگ داخلی بارسلونا عملاً میبیندش، حاضر بود به خاطر آن زندگیاش را هم فدا کند؛ این باور بیشتر دستاوردهای ادبیاش ازجمله دو اثر مشهورش را شکل داد و غنا بخشید.
-
۱۳۹۶-۰۱-۱۶ ۰۹:۴۶
دفاع پیتر آدمسون از اصالت فلسفه اسلامی؛
اگر توماس آکویناس فیلسوف است، متکلمین اسلامی هم فیلسوف هستند
البته افراد بسیاری هم هستند که فلسفه قرونوسطی را مشخصاً به علت محتوای دینی آن، نمیپسندند. اما از نظر من فلسفه جایی است که آن را پیدا کنید و این سبکسری است که مباحث فلسفی که اندیشمندان مطرح میکنند فقط به دلیل اینکه طرحی دینی دارند نادیده گرفته شوند. چه آن طرح از درون مسیحیت بیرون بیاید (آکوئیناس)، چه یهودیت (ابن میمون)، چه هندوئیسم (معرفتشناسی نیایا یا فلسفه ذهن ودانتا) و چه اسلام.
-
۱۳۹۵-۱۱-۲۴ ۰۹:۵۱
مسئلۀ دور هرمنوتیک چیست؟ (۲)؛
چرا مسئلۀ دور هرمنوتیک یک پدیدۀ تجربی است؟
همهچیز نشان میدهد که مسئله دور هرمنوتیک یک پدیدۀ تجربی است که میتواند در چارچوب روانشناسی زبان و رشتههای مطالعاتی تجربی دیگر مورد بررسی قرار گیرد؛ بنابراین، توانایی آن را ندارد که بهعنوان یک استدلال قانونی برای جدایی و تفکیک علوم طبیعی از انسانی قرار گیرد و نیز توان آن را ندارد که از این ادعا حمایت کند که علوم اجتماعی و انسانی دارای استقلال هستند.
-
۱۳۹۵-۱۱-۲۰ ۰۹:۴۲
نگاهی به اهداف ترجمه متون فلسفه یونان به عربی؛
مترجمان عرب، کاری فراتر از نگهداری صرف از فلسفۀ یونانی انجام دادند
چرا مترجمان وقت زیادی را صرف برگرداندن متافیزیک ارسطو یا کتاب Enneads افلوطین به عربی نمودند. تحقیقات صورتگرفته توسط برخی از پژوهشگران برجستۀۀ حوزۀ نهضت ترجمه، بهویژه دیمیتری گوتاس در قالب کتاب «اندیشه یونانی، فرهنگ عربی» (۱۹۹۸) حاکی از آن است که دلایل این امر عمیقاً سیاسی بوده است.
-
۱۳۹۵-۱۱-۱۸ ۰۹:۴۱
مسئلۀ دور هرمنوتیک چیست؟ *(۱)؛
چرا مسئلۀ دور هرمنوتیک یک مسئلۀ هستیشناختی و منطقی نیست؟
روشی را که نمایندگان هرمنوتیک فلسفی برحسب آن دور هرمنوتیک را نشان دادهاند، یک مسئلۀ روششناختی را پیشنهاد نمیکنند که بتوان با تصمیمگیری یا به روش دیگری آن را حل کرد، بلکه موقعیت جبری هرمنوتیک به این اشاره دارد که مسئلۀ دوری که از آن سخن گفته میشود، به نوعی موضوع را حادتر میکند.
-
۱۳۹۵-۱۰-۲۲ ۰۹:۴۸
به مناسبت درگذشت زیگمونت باومن؛
دربارۀ عشقی که بهصورت الکترونیک دیده و زیسته میشود
عشق انسان به انسان به معنی تعهد، پذیرش، خطر و آمادگی برای ازخودگذشتگی است؛ این عشق به معنای انتخاب مصمم و امیدوارانه یک مسیر نامطمئن، نامشخص و با گردنههای سخت برای زندگی مشترک است. عشق ممکن است همراه با خوشبختی باشد یا نباشد، اما بهسختی ممکن است با راحتی و آسودگی همراه شود.
-
۱۳۹۵-۰۹-۰۳ ۰۹:۰۴
یادداشت اختصاصی ریچارد ولین در فرهنگ امروز درباره انتخاب دونالد ترامپ؛
تا چه حد سقوط کردهایم؟
هم آن موقع و هم امروز یکی از خصیصههای اصلی پوپولیسم فاشیستی به خاطر مدل حکومت نمایندگی تمسخر شد و در عوض رهبر کاریزماتیک مستقیماً ارادۀ مردم را در بر داشت؛ مانند بیانیۀ میثاق جمهوریخواهی ترامپ: «من صدای شما خواهم بود.»
-
۱۳۹۵-۰۸-۱۹ ۰۹:۰۸
یادداشتی به بهانۀ انتشار کتاب «خرد و دلربایی» نوشتۀ دانیل شرایبر؛
یافتن سوزان: سوزان سونتاگ در آینۀ بیوگرافی
چیزی که کتاب شرایبر را برجسته میکند، فقط عدم تعلقش به جماعتی که مشغلهای جز بررسی شخصیت سونتاگ ندارند، نیست. گسترۀ علایق و ملاحظات سونتاگ در خصوص تحولات فرهنگی قرن بیستم بهقدری وسیع است که نوشتن یک زندگینامۀ فکری در خصوص او بهشدت ضروری بود. نوشتههای سونتاگ بسیار گونهگوناند. آثار سونتاگ در خصوص فیلم و فرهنگ پاپ و همینطور نوشتههایش در خصوص عکاسی حالا بهنوعی طبیعت ثانوی برای ما بدل شدهاند.
-
۱۳۹۵-۰۸-۰۵ ۰۹:۰۹
واقعیتهای جامعوی از نگاه موریس مندلباوم (۲)؛
نقدی بر غیرقابل تقلیل و تحویل بودن واقعیتهای جامعوی
مسلماً آنان که مایل هستند که انتقاد هستیشناسی را مطرح کنند، شاید اصرار داشته باشند که در یک زمانی دور در تاریخ نژاد انسانها افرادی بودند که در جامعه موجود و متشکل متولد نشده باشند، این افراد سازمان جامعوی را برحسب الگوهای معینی از کنشهای مکرر میان افراد شکل دادهاند، بدینترتیب، آنان در صدد این خواهند بود که اصرار کنند همۀ واقعیتهای جامعوی در رفتار افراد ریشه دارند، اما چنین استدلالی یک اشتباه است.
-
۱۳۹۵-۰۸-۰۱ ۰۹:۳۰
واقعیتهای جامعوی از نگاه موریس مندلباوم (۱)؛
غیرقابل تقلیل (و تحویل) بودن مفاهیم جامعوی
گرچه مفاهیم جامعوی را نمیتوان بدون باقیمانده به مفاهیم روانشناختی انتقال داد (این گرچه ممکن نیست)، اما ضروری است که یک ترجمۀ ناتمام و جزئی (partial) از آن انجام داد. همواره برای ما ضروری است که اصطلاحاتی نظیر «ایدئولوژی»، «بانک» یا «یک سیستم ازدواج تکهمسری» را به زبان اندیشه و کنش فرد انتقال دهیم، مگر اینکه در انجام چنین کاری ما احتمالاً ابزار تأیید گزارههایی را نداریم که در رابطه با این واقعیتهای جامعوی ارائه دهیم.
-
۱۳۹۵-۰۷-۲۶ ۱۰:۳۶
نقدی بر کتاب «درباب نابرابری» اثر هری جی. فرانکفورت؛
نابرابری از کجا میآید؟
یک مارکسیست با مطالعۀ کتاب «درباب نابرابری» خواهد پرسید: نابرابری از کجا میآید؟ در نزد مارکسیست، نابرابری نخست یک پدیدۀ اجتماعی است تا یک مفهوم انتزاعی و برای فهم یک پدیدۀ اجتماعی، باید تاریخ آن را درک کرد. مارکس معتقد بود که عمدۀ نابرابری از آنجا سربرمیآورد که سرمایهداران قادرند به کارگران کمتر از میزان ارزش محصولات کارشان، مزد دهند. اینچنین کارگران استثمار میشوند. آنها سخت کار میکنند و کالاهایی با ارزش بالا تولید میکنند، اما صاحب کارخانه یا سرمایهگذار بیشتر این ارزش را به چنگ میآورند. اگر چنین باشد، پس برابری امری خواستنی است؛ چراکه آنچه را که شایستۀ کارگران است، به آنان اعاده میکند
-
۱۳۹۵-۰۷-۱۸ ۱۱:۱۴
پاسخ لویناس به پرسشهایی در باب ناسیونال سوسیالیسم؛
چهچیزی به دیگران بدهکاریم؟
لویناس ریشههای بدخیم ناسیونال-سوسیالیسم را در تمایز صریحی ردیابی میکند که ما میان «همان» و «دیگری» ترسیم میکنیم. گرچه یکیسازی و تفاوتگذاری، ساخت هویت فردی را ممکن میسازد، اما اگر خصایلی که ما بهواسطۀ آن خود را از دیگران ممتاز میگردانیم، «تمام» و «مطلق» در نظر گرفته شود، میتواند منجر به خصومت شود.
-
۱۳۹۵-۰۷-۱۲ ۰۸:۵۳
نگاهی پدیده به اسلام هراسی در غرب؛
اسلامهراسی؛ توهم یا واقعیت؟
این ترس، حاصل ترکیب ذهنی عجیبی است که واقعیت را پیشبینیها و ترس و احساس ترس و عقل و تخیل را در هم میآمیزد؛ بهاینترتیب، یک نتیجۀ فرهنگی پیشبینیشده از موقعیتها و شرایط و احساسات متعدد نسبت به دیگری را شکل میدهد و غرض از آن، رهرو کردن افکار عمومی به ترس و آفرینش تهدیدها و بزرگ جلوه دادن آن نسبت به مجموعهای (گروه مسلمانان) ناخواستنی و نامطلوب است.پس در واقع این یک تبلیغات غرضورزانهای است که به دنبال تفسیر ترس و هراس از اسلام نیست، بلکه از این ترس برای توجیه سیاستهای دشمنستیزانه خود در ابعاد فکری بهره میگیرد.
-
۱۳۹۵-۰۷-۱۱ ۰۹:۲۹
آراء ژاک ماریتن و نیکلای بردیایف در باب معنای تاریخ (۲)؛
فهم معنای تاریخ از زاویه دیدِ انسانگراییِ مسیحی
ماریتن و بردیایف هر دو در بنای یک نظرگاه مسیحی نسبت به تاریخ که منطبق با روح سدهی بیستم باشد، نقش ایفا کردند آنها علیرغم تفاوتهای فلسفیشان در تعاملی پربار شرکت جستند که بدانها امکان فهم معنای تاریخ از زاویه دیدِ انسانگراییِ مسیحی را میبخشید. رهیافتهای آنان به فلسفه تاریخ و تفکراتشان راجع به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی معاصر تاثیر قابل ملاحظهای بر روند کلّی تفکر مسیحی در سدهی بیستم نهاد و از این رو منجر به شکلگیری تفسیرِ مذهبیِ رایج و غالب کنونی درباره معنای تاریخ و آیندهی نوع بشر شد.
-
۱۳۹۵-۰۷-۰۵ ۰۹:۱۱
آراء ژاک ماریتن و نیکلای بردیایف در باب معنای تاریخ(۱) ؛
تکوین نظرگاه مذهبی قرن بیستم در باب تاریخ
ماریتن همچون بردیایف اعتقاد داشت که ابعاد قدسی و دنیوی تاریخ به هم پیچیده اند و پیوند نزدیک این دو بُعد در روابط گاه دوستانه و گاه پرتنش «شهر خدا» و «قلمرو ناسوت» خود را نشان میدهد . با وجود این، ماریتن در تضاد با دیدگاههای مدرنیستی از وجودِ جداگانهی ابعاد قدسی و دنیوی تاریخ و جدایی آن دو قلمرو سخن میگوید. با توجه به این مسئله، فلسفهی تاریخ او با فلسفهی تاریخ بردیایف یا مونیه متفاوت میشود.
-
۱۳۹۵-۰۷-۰۴ ۰۸:۲۶
متن سخنرانی لئواستراوس با ترجمه فرهنگ رجایی؛
فلسفه سیاسی چیست؟
فلسفه سیاسی باید از اندیشه سیاسی به طور کلی متمایز شود.در زمان ما، هر دو بکرات همسان تلقی شدهاند.برخی تا آنجا پیـش رفـتهاند که عنوان فلسفه را پسـت مـیشمارند و در باره فیلسوفان به عنوان«دغل بازان مبتذل»صحبت میکنند.منظور ما از اندیشه سیاسی تعمق در باره آراء سیاسی یا ارائه تفسیری از آنهاست؛و منظور از فکر سیاسی هر«خیال، مفهوم، نوع، یا هر امر سیاسی بارز دیگری است کـه در مـوقع تفکّر در باره آن، ذهن به خدمت گرفته میشود»و به اصول اساسی سیاسی میپردازد.
-
۱۳۹۵-۰۷-۰۳ ۰۹:۵۳
ترجمه بخشی از کتاب «روح مدرنیته: دیباچهای بر مدرنیتۀ اسلامی»؛
مدرنیته در جهان اسلام؛ کاربستی درجه دوم
مدرنیتهای که در جوامع اسلامی جاری است، کاربست درونی روح مدرنیته نیست، بهعلاوه کاربستی هم نیست که در ارکان آن نوآوری اتفاق افتاده باشد، بلکه تقلیدی است از کاربست این روح که غربیها ابداع کردهاند، بهعبارتدیگر، کاربستی درجه دوم است. بر این اساس این سوال که: «اسلوبهای کاربست روح مدرنیته در جوامع مسلمان چگونه است؟» شکلی دیگری به خود میگیرد و آن، این است: «شیوههای انتقال جوامع مسلمان از مدرنیتۀ مقلدانه به مدرنیتۀ نوآورانه چگونه است؟»
-
۱۳۹۵-۰۶-۲۳ ۱۰:۳۸
نگاهی به نظریهی نولیبرالی جامعه سایمون کلارک؛
پروژهای سیاسی برای تسخیر فرمانروایی اقتصاد
نولیبرالیسم، وقت و استحکام خود را مرهون جذابیت ایدئولوژیکش است، اما نمیبایستی که آن را صرفاً بهمثابه یک ایدئولوژی در نظر گرفت، چراکه به نظر میرسد مبتنی بر بنیانهای علمی اقتصاد مدرن لیبرال باشد. اقتصاد نولیبرال کنونی در قیاس با نسخهی قرن نوزدهمیاش که بر پایهی مجموعهای از مدعیات سادهانگارانه در باب ویژگی بازار و رفتار کنشگران در بازار است، کمتر جزمگرایانه به نظر میرسد.
-
۱۳۹۵/۰۶/۲۰
گفتوگو با آلن بدیو؛
فاسدکردن جوانها
جوانها میان دو چیز در نوسانند؛ از یکسو، امکان خجالتآور بازگشت به سنت - که همواره از مقوله احیای یک جنازه و بازگرداندن اشباح به زندگی است - و از سوی دیگر، امکان اشغال جایگاهی در ساختار کلی رقابت و تنازع برای بقا در آن، تنها با این هدف که بازنده نباشند. آنچه من، به تبع رمبو، «زندگی حقیقی» مینامم نوعی راه سوم است: نه بازگشت به سنتهای مرده و نه سازگاری با قواعد سرمایهداری جهانگستر، که بهرغم ظاهر متمدنانهاش در واقعیت وحشی و غیرانسانی باشد.
-
۱۳۹۵-۰۶-۱۳ ۱۲:۵۶
ترجمه فصل یازدهم کتاب «دربارهی تاریخ» اثر اریک هابسبام/ حسن مرتضوی؛
مارکس و تاریخ
مارکسیسم چنان جریان غالب در تاریخ را دگرگون کرده که امروزه مشکل بتوان گفت که اثر خاصی را یک مارکسیست نوشته یا غیرمارکسیست؛ مگر اینکه مؤلف خود موضع ایدئولوژیکش را تبلیغ کرده باشد. این موضوع هیچ جای افسوس ندارد. من چشم به راه زمانی هستم که هیچکس نپرسد آیا مؤلفان مارکسیست هستند یا خیر؛ زیرا در این صورت مارکسیستها میتوانند از دگرگونی تاریخ بهواسطهی ایدههای مارکس رضایتخاطر داشته باشند.
-
۱۳۹۵-۰۶-۰۶ ۱۱:۴۵
لودویگ ویتگنشتاین؛
برخی ملاحظات دربارۀ صورت منطقی
اگر تلاش کنیم هر گزارۀ مفروضی را تحلیل کنیم، به طور کلی درمییابیم که آنها حاصل جمع، ضرب منطقی یا دیگر توابعِ صدقِ منطقیِ گزارههای سادهترند؛ اما اگر به اندازۀ کافی تحلیلمان را ادامه دهیم، باید به نقطهای برسیم که صورتهای گزارهای در آن، دیگر از ترکیب فرمهای گزارهایِ سادهتر تشکیل نشدهاند. باید در نهایت به پیوندِ نهاییِ عبارات برسیم، پیوندی بیواسطه که نمیتوان آن را بدون تخریبِ صورت گزارهای به معنای دقیق کلمه، تجزیه کرد.
-
۱۳۹۵-۰۶-۰۱ ۰۹:۵۰
مقدمهای بر نظریهی سیاسی معاصر (۲)؛
ایده وضعیت نخستین
یک دلیل برای اینکه چرا وضعیت نخستین باید از احتمالات -ویژگیها و شرایط خاص افراد- درون ساختار بنیادین انتزاع شود، این است که شرایط توافق منصفانهی افراد آزاد و برابر بر اولین اصل عدالت برای آن ساختار باید منافع چانهزنی را از بین ببرد که بهطور اجتنابناپذیر در طول زمان در هر جامعهای از گرایشهای انباشتی اجتماعی و تاریخی ناشی میشود.
-
۱۳۹۵-۰۵-۲۵ ۱۰:۱۵
تاملی در اندیشه فردریش هایک؛
فردریش هایک که من میشناختم و کژ و راستی که او فهمید
شاید هشیاری نیمهآگاهانه از محدودیتهای فلسفهی عقلی بوده است که تفکر عمیق تکاملی او را تجدید قوا میکرد. دفاع او از بازار آزاد باوری بود به آنچه او نظم خودجوش در جامعه میخواند. نظری که مدعی بود که تنها اگر انسانها تحت تأثیر دولتهای ستمپیشه نمیبودند به گونهای رشد میکردند که میتوانستند با آزادی و صلح با هم زندگی کنند.
-
۱۳۹۵-۰۵-۱۶ ۰۹:۴۱
مقدمهای بر نظریهی سیاسی معاصر (۱)؛
عدالت بهمثابه انصاف
همانطور که در نظریه بیان شد، مشاهده میشود که وضعیت نخستین، ایدهای مشابه قرارداد اجتماعی را تعمیم میدهد، با این تفاوت که هدف آن توافق بر اولین اصل عدالت برای ساختار بنیادین به جای شکل خاص حکومت مثلاً در لاک است؛ همچنین وضعیت نخستین، انتزاعیتر است: این توافق باید فرضی و غیرتاریخی تلقی شود.